اظهارات موسویان درباره رابطه برجام و گسترش اعتراضات
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۸۳۳۰۹
به گزارش «تابناک» به نقل از انصاف نیوز، او همچنین در صحبتهای خود با انصاف نیوز تاکید میکند که «امیدوارم هم مسئولین کشورتصمیمات بزرگ برای حل مشکلات اساسی کشور را با شهامت وفوریت اتخاذ کنند وهم مردم بویژه نسل جوان ما خود مراقب حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشوربوده وبدخواهان و دشمنان قسم خورده ایران را درمورد ایجاد هرج و مرج و فروپاشی کشور، ناامید کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اعتراضات اخیر در کشور که دامنهای گسترده دارد سوالات فراوانی را در حوزههای گوناگون دوباره مطرح کرده است، از جمله اینکه اتفاقات اخیر در ایران چه تاثیری بر توافق احتمالی برجام خواهد گذاشت و سیاستهای بینالمللی پس از اعتراضات اخیر چگونه پیش خواهند رفت؟ سید حسین موسویان، تحلیلگر مسائل بین الملل و استاد دانشگاه در گفتوگو با انصاف نیوز به این مسئله پرداخته است که در ادامه میخوانید:
تحلیل شما از زمانبندی طراحی شده در اجرای برجام کنونی (در صورت توافق احتمالی) چیست؟
سیدحسین موسویان: طرح نهایی با زمانبندی در چند فاز توسط اروپاییها ارائه شد که با توجه به اختلاف نظر ایران و آمریکا، به نتیجه قطعی نرسید. آمریکاییها و اروپاییها میگویند مشکل باقیمانده درمورد شرط ایران مبنی بر بسته شدن پروندهی سوالات باقیمانده آژانس بین المللی انرژی اتمی است و مقامات ایران هم اظهار میدارند که علاوه برموضوع آژانس، ضمانت لازم یا کافی درمورد عدم خروج مجدد آمریکا نیز از جمله مسائل باقیمانده است. در مذاکرات هستهای سال ۹۲ تا ۹۴، پیچیدهترین موضوع با آژانس موضوع پیامدی یا پرونده ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران بود که طرف قانونی و ظاهری موضوع، آژانس بود؛ منتهی آژانس هم بدون چراغ سبز قدرتهای جهانی بویژه آمریکا قادر به بستن پرونده نبود. منتهی در مذاکرات فنی با آژانس و مذاکرات سیاسی با آمریکا، راهحل غیررسمی مرضی الطرفینی توافق شد که براساس آن، یک توافقی بین ایران و آژانس امضا شد و آژانس هم بعد از حدود دو-سه ماه بررسی، پرونده مذکور را مختومه کرد. بنظرم با همان شیوه میتوان موضوع مورد اختلاف فعلی با آژانس را حل کرد. درمورد تضمین هم از اظهارات مقامهای ایرانی و آمریکایی برمیآید که دولت بایدن قول داده که در دوره خودش از برجام خارج نخواهد شد ولی نمیتواند درمورد دولت بعدی آمریکا تضمین بدهد.
وضعیت برجام در شرایط فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر مبنا براساس تفکری باشد که برجام به نفع کشور است، ازنظرمن مصلحت این بود که توافق احیاء برجام قبل از شروع کار دولت آقای رئیسی انجام میشد که دولت ایشان با گشایشهای برجامی بتواند در بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی موفق شود. منتهی این مهم بخاطر اختلاف نظرهای داخلی انجام نشد. اما در مرحله بعد مصلحت این بود که توافق احیاء برجام حداکثر تا تابستان امسال انجام میشد که به انتخابات کنگره آمریکا درپاییز امسال گره نمیخورد. متاسفانه این هم انجام نشد. من همیشه معتقد بودهام که برجام به نفع کشور است؛ لذا از نظر من دو فرصت مناسب از دست رفت. اما واقعیت این است که تفکر دومی هم در کشور وجود دارد که قدرتمند است و معتقد است برجام به ضرر کشور است و حتی سالهای متمادی است که اصرار دارند که ایران باید حتی از معاهده هستهای موسوم به انپیتی هم خارج شود. اگر این ایده مبنا بوده باشد، که باید گفت کشتن زمان و از دست رفتن این دو فرصت به نفع بوده است.
اتفاقات اخیر در ایران چه تاثیری بر توافق احتمالی برجام خواهد گذاشت؟
شاید بتوان اتفاقات اخیر را بعد از انقلاب بیسابقه دانست. اما یک حقیقتی که همه جناحهای سیاسی برآن اجماع دارند، این است که اوضاع اقتصادی کشور بد است، مردم در تنگنا و فشار شدید هستند. همه هم میدانند که برجام در بهبود شرایط اقتصادی کشور تاثیر مثبت دارد؛ ضمن اینکه حل اساسی مشکلات اقتصادی کشور نیازمند جراحیهای اساسی مثل ریشهکن کردن فساد و قاچاق و رانت و گرانی و تورم و بیکاری و پایان دادن به اقتصاد دولتی و رونق اقتصاد توسط بخش خصوصی است.
درعین حال معتقدم که اگر برجام تا قبل از عید توافق میشد، آثار مثبت اقتصادی آن مقداری به مردم بویژه نسل جوان امید میداد و کشور با چنین دامنه وسیع اعتراضاتی مواجه نمیشد. حوادث اخیر برای هرایرانی دلسوز و وطن پرستی مایه تاسف و نگرانی شدید شده است. چون کشور از یکطرف با نارضایتیهای بحق مردم مواجه است که خواستار بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی، رفع فقر و فساد و تبعیض و تورم و گرانی و بیکاری و ناکارآمدیهای متعدد هستند و از یکطرف هم کشور و مردم با سوءاستفادهی دشمن از شرایط موجود برای ایجاد ناامنی و بیثباتی و هرج و مرج و حتی ادامه بحران تا تجزیه ایران مواجهاند. هر کارشناسی عملکرد شبکههای خبری فارسی زبان مثل ایران اینترنشنال وابسته به عربستان و دریایی از مقالات منتشره در برجستهترین رسانههای جهانی، را رصد کرده باشد، متوجه میشود که خیزبلندی برای تشدید بحران داخلی تا مرز فروپاشی کشور در جریان است.
موضوع دوم انتخابات کنگره آمریکا هم ظرف چند هفته آینده در پیش است. لذا ممکن است طرفهای مذاکره کننده، بویژه آمریکا و اروپا و ایران ترجیح دهند که مذاکره بعدی را موکول به نتیجه این دو موضوع کنند. لذا من امیدوارم هم مسئولین کشور تصمیمات بزرگ برای حل مشکلات اساسی کشور را با شهامت و فوریت اتخاذ کنند و هم مردم -بویژه نسل جوان ما- خود مراقب حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشور بوده و بدخواهان و دشمنان قسم خورده ایران را در مورد ایجاد هرج و مرج و فروپاشی کشور، ناامید کنند.
شما به خیز بلند برای تشدید بحران داخلی ایران تا مرز تجزیه کشور اشاره کردید. عوامل فعلی این خیز را چه میدانید؟
موضوع تغییر رژیم در ایران چیزتازهای نیست. دولتهای متعدد آمریکا اعم از جمهوریخواه و دمکرات در گذشته هم دنبال تحقق آن بودهاند. موضوع تجزیه ایران هم چیز تازهای نیست. صدام بعد از انقلاب به خاک ایران تجاوز و استان خوزستان را جزء خاک عراق اعلام کرد و همه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم از این تجاوز و تجزیه حمایت کردند. لذا طبیعی است هر بحران داخلی موجب شود که اقدامات بیرونی برای تحقق این استراتژی کهنه تشدید شود. علاوه بر موضوع بحران داخلی اخیر و عدم به نتیجه رسیدن برجام، یک عامل دیگر هم در تشدید دشمنی غرب موثر بوده که آن را در تبلیغات و مواضع غربیها در مورد همکاری ایران و روسیه در جنگ اکراین با استفاده از پهپادهای ایرانی را شاهد هستیم. بهرحال درمورد جنگ اکراین، غرب شمشیرهایش علیه روسیه را از روبسته است و روسیه هم متقابلا. روسیه اعلام میکند هر کمک نظامی به اکراین، به معنی ورود به جنگ با روسیه است و غرب هم متقابلا همین موضع را علیه روسیه دارد و ایران را هم در کمپ مقابل خود میداند.
شما راه حل را چه میدانید؟
من همیشه نظراتم را منتشر کردهام. از جمله مقالهای که دو-سه ماه پیش از بحران اخیر در روزنامه دنیای اقتصاد نوشتم و پیشنهاداتم را مطرح کردم. به آقای رئیس جمهور پیشنهاد کردم که منافع ملی ایران ایجاب میکند که:
اولا: سیاست خارجی ایران بر سه پایه استوار باشد:
۱- بهبود روابط منطقهای ایران و تشکیل اتحادیههای قدرتمند منطقهای، در جنوب با هفت کشور عربی خلیج فارس، در شمال با کشورهای حاشیه دریای خزر و علاوه برآن اتحاد منطقهای با ترکیه و پاکستان و افغانستان.
۲- تعمیق روابط با قدرتهای بلوک شرق و قاره آسیا بهویژه چین و روسیه و هند، جهان اسلام و توجه به قاره آفریقا و آمریکای لاتین.
۳- عادیسازی روابط با کشورها و اتحادیههای مهم بلوک غرب همچون اروپا، ژاپن، کانادا، استرالیا و نیز مهار خصومت و تشنج با آمریکا.
در مورد دوم تلاشهایی مشاهده شده و میشود اما در دو مورد دیگر خلاء قابل ملاحظهای وجود دارد که مشکل اصلی سیاست خارجی ما در مقطع کنونی است.
ثانیا: برای تامین استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی چهار مولفه زیر ضرورتی غیرقابل اجتناب است:
۱-قدرت اقتصادی و تولید ثروت ملی،
۲-قدرت نظامی و تامین توان بازدارندگی،
۳-قدرت نرم و برخورداری از فرهنگ و ایدئولوژی و تمدن و دیپلماسی عمومی، و
۴-وحدت ملی و امنیت.
بجزمورد دوم، من برنامه و اهتمام عملی جدی درسه مورد دیگر نمیبینم و لذا خلاء بزرگی ایجاد شده که ریشه مشکلات فعلی درحوزه کلان امنیت ملی است.
همچنین درآن مقاله متذکر شدم که انتخابات کنگره آمریکا، جنگ اوکراین و مشکلات اقتصادی داخلی آمریکا؛ مسائل اصلی دولت بایدن است و موضوع ایران یک اولویت نیست. هرچه به انتخابات آمریکا نزدیکتر شویم، کار دولت بایدن برای پیوستن به برجام سختتر خواهد شد. چنانچه جمهوریخواهان در انتخابات پاییز کنگره به اکثریت دست یابند، احتمالا شرایط دولت بایدن بهتر نمیشود.
تاکید کردم که تلاش دولت باید براساس حل مشکلات اقتصادی و توسعه اقتصادی و صنعتی ایران باشد و برجام را به مثابه بنزین برای یک اتومبیل در نظر بگیرد، اتومبیلی که موتور آن اقتصاد غیردولتی و محوریت بخش خصوصی است، چرخهای آن روابط مناسب خارجی است و رفع فقر و فساد و بیکاری و تورم و… هم اجزای اساسی دیگر این اتومبیل هستند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی ربیع الاول هفته وحدت احسان کرمی موسویان برجام توافق هسته ای اعتراضات مهسا امینی ربیع الاول هفته وحدت احسان کرمی بحران داخلی دولت بایدن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۸۳۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.